با ماه مبارک رمضان، ماه ضیافت الهی قرار دیروز وداع گفتیم. ماهی که مائدهٔ رحمت و بخشایش الهی، کریمانه گسترده بود؛ و علاقهمندان و طالبان رحمت و بخشایشش هر یک به اندازهٔ نیاز و همتشان از آن توشه برگرفتند. شهر و دیارمان نیز در این فرخنده ایام، حال و هوای دیگری داشت: نوای فرحبخش و دلنواز اذان، مرحبا مرحبا و الوداع الوداع از منارههای مساجد به گوش میرسید. حضور زن و مرد، پیر و جوان در مساجد و برپایی نماز سنت تراویح چشمگیر بود.
مهولهوی به زیبایی این حالتها را بیان کرده و میگوید:
مناره سهدای سهلاش سهد تهرزهن
مزگی جه شادی دهماخش بهرزهن
لولهی تهراویح وه وهش مدو دهنگ
بی ئاههنگهن تار تهمورهی ئاههنگ
مهرحهبای لیباس تاعهت پوشانهن
ئهلوهدای کاس کاس باده نوشانهن
و در ایام پایانی رمضان نیز مردم به دنبال رؤیت هلال و تازه شدن ماه شوال و فرا رسیدن عید مبارک فطر بودند؛ تا بشارت آمدنش را به دوستان و آشنایان دهند. باز مهولهوی در این باره میگوید:
هیلال نه پای شهو نهسیم بوی نافدا
بنمان نهو شهفهق بادهکهٔ سافدا
ههی هیلال ههی عهید خیزو جه یاران
وه رهغم گروی پهرهیزگاران
شادی دهر وه دل لای مهی خواران دا
خهفهت دهر وه جهرگ روزهداران دا
چگونگی ثبوت رویت هلال ماه رمضان و شوال، معتبر بودن اختلاف مطالع، اعلام عید توسط حاکم یا علماء و..، محل اختلاف بوده و مجتهدین در این زمینهها نظرات مختلفی دارند. در چنین مواردی بنا به اصل «لا انکار فی الاجتهاد»، نباید به بهانههای گوناگون، رٲیی را بر مردم تحمیل کرد؛ زیرا خلاف حکمت و شیوهٔ سلف صالح میباشد. قانون اساسی نیز با در نظر گرفتن این واقعیتها، پیروان مذاهب اسلامی را در برگزاری مراسم و اعیاد مذهبی خود آزاد گذاشته است؛ پس چه بهتر که ما نیز با دوراندیشی و حکمت و روادانستن استفاده از این ظرفیت قانونی، به شدت از تجریح و متهم کردن همدیگر حذر نماییم.
به هر حال عید سعید فطر فرا رسید، در این رابطه ذکر نکات ذیل را ضروری میدانم:
۱ـ در شرایط و اوضاع نابسامان و اسفبار کنونی دنیای اسلام که مملو از ظلم و ستم، ناعدالتی، زندانی، شکنجه، تبعید، کشتار و... میباشد، سرور و شادی حقیقی نادر و کمیاب میباشد. به گفتهٔ شاعر:
اگر غم را چو آتش دود بودی
جهان تاریک گشتی جاودانه
در این گیتی سراسر گر بگردی
خردمندی نیابی شادمانه
با این حال اصل این است که همگی در روز عید شاد و خرسند باشیم؛ یا همدیگر را جهت شادبودن در این روز یاری دهیم. یکی از رسوم رایج اشتباه این است که مردم در همان صبحگاه روز عید، به خانهٔ کسانی میروند که عزیزانشان را در فاصلهٔ عیدِ قبلی تا عیدِ جدید، از دست داده باشند. این افراد به محض ورود با قرائت فاتحه، شادی و جشن آنها را به غم ومراسم تعزیه تبدیل میکنند. بیائید خود این کار را نکرده و با توجیه و استدلال، دیگران را نیز از این کار اشتباه بازداریم؛ و جشن و سرور این خانوادهها را از آنان نگیریم.
۲ـ در این اندک فرصت باقیمانده زکات فطر (طعام متوسط خانواده یا حدود ۵/۲ کیلوگرم از قوتِ غالب و در صورت امکان بیش از آن) را به نیازمندان، ترجیحا اقوام و نزدیکان پرداخت کرده و آنها را نیز در شادی روز عید، سهیم نماییم.
۳ـ بیایید در این عید مبارک و فرخنده کینهها و دشمنیهای درونمان را بزداییم؛ و همه را به خاطر خداوند حلال نماییم. ببایید بذر محبت و رحمت را در دلهایمان بکاریم و جز خوشبختی و سعادت مردم، چیز دیگری نخواهیم.
۴ـ صلهٔ رحم را به جای آورده و به دیدار اقوام و خویشان بشتابیم؛ به خصوص کسانی که به هر علتی با آنها قطع رابطه کرده و ارتباطی با هم نداشتهایم. بیاییم به صورت یکطرفه برای وصل این روابط گسسته، خالصانه و شجاعانه اقدام نماییم.
۵ـ بسیاری از مردم دیارمان توفیق الهی نصیب حالشان شد و در این ماه مبارک، در مبارزهٔ آگاهانه و اصولی با نفس و وسوسههای شیطان، سربلند و موفق بیرون آمده و توانستند بر نفس خود مسلط شده و کنترل و مهار آن را در دست بگیرند. امید که این عزیزان با کنترل شهوات نفس (حب قدرت، ثروت، شهرت، بروز و نمود و...) به درجهای از تقوای الهی رسیده باشند، که مردم از دست و زبانشان ایمن و آسوده باشند.
در پایان ضمن تبریک پیشاپیش این بزرگ عید فرخنده و مبارک به تمام هموطنان و همشهریانم، آرزومندم که توانسته باشیم آنچنان توشهای از تقوای الهی برگیریم که تنها رمضانی نبوده، بلکه در طول سال نیز ربانی و رحمانی باشیم؛ ودر عبادت خالق و خدمت به خلق بیش از پیش کوشا باشیم.

نظرات